محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (3)

محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (3)
عوامل ایجادی محلٌه ی امامزاده جعفر (ع)
تحت ویرایش ))
گسترش شهر تاریخی یزد ، و در پی آن « مرغوبیت و ارزش زمین » بنا به چند معیار اساسی بوده است :
- حفاظ و امنیت در برابر حملات گاه بگاه تیره های غارتگر فارسی و غیر فارسی
- موقعیت تجاری و در پی آن موقعیت صنعتی و نزدیکی به آنها 
- دسترسی به خدمات شهری مورد نیاز روزانه
خدمات شهری ( چون آنچه که در محله هائی « مجتمع سازی » شده شهری چون محله خان - محله ملااسماعیل و... که دارای هویت افتخار آمیز شهرسازی و معماری ایرانی و سرافرازی یزد به عنوان شهر تاریخ جهان شده و می شوند ، از قبل ساخته می شده است ) در محلات به اصطلاح « خود رو » و حاشیه ای چون محله امامزاده جعفر ، خود منوط به امنیت و سکونت تعدادی قابل توجه از مردم دارای قدرت کافی برای  خرید بوده است ؛ که میتوان حدس زد تا مدت ها وجود نداشته است .
امٌا امنیت و موقعیت تجاری - صنعتی محله امامزاده جعفر در اواخر سلطنت قاجاریان و حتی چندساله ابتدائی سلطنت پهلوی متناقض می نموده اند . چون مرغوبیت محل تجاری - صنعتی ، اگر در بازار شهر نبوده است بستگی بر استقرار آن بر سر راههای تجاری شهر و در اینجا به خصوص شاهراه بزرگ هند - بندرعباس - کرمان به اصفهان و تهران و نظایر آن ها داشته است که این شاهراه نیز چنانکه گفته شد از جمله در تقاطع کوچه مصلی به حرم امامزاده جعفر در معرض تهاجمات فارسی ها و بنابر این عدم امنیت مداوم بوده است . در آن سالهای دهه های 1290 و 1300 شمسی یا بختیاری ها به مرکزیت فراغه و برخی دیگر از روستاهای ابرقو به شهر یزد حمله کرده ( حتی از شکستن یا بردن سنگ قبرهای مردگان و بزرگان ( چون در مقبره ملااسماعیل ) و چه بسا مرقد اعلم بلد و... ابائی نداشته اند ) به جان و مال و ناموس مردم تجاوز می کرده اند ؛ یا قشقائی ها ، و باز به کمک ابر قوئی ها همین فجایع را مرتکب می شده اند ، یا حکومت بیخبر و خود خواه مرکزی حکومت را به همین سران عشایری چون ضیغم الدوله قشقائی که دهان فرخی را دوخته است می سپرده اند ! و ... که ما قبلا" در باره وجود خانه های هفت در و پیکر در یزد در برابر اینگونه تهاجمات دد منشانه نوشته ایم ؛ و فراتر از آنها بنگاههای تجاری - اقتصادی چون کاروانسراها بوده اند که خود عملا" دژ مانند ساخته می شده اند . حتی بنگاههای صنعتی بر سر راه مثل روغنگیری ها و رنگریزی ها و ... دارای حفاظ هائی پیش اندیشیده و از جمله درهای ورودی بسیار کوچک بوده اند به اضافه ی این که در چنین محل هائی همیشه کارگر - مبارزانی وجود داشته اند و به محض طلاع از هجوم اشرار سارق پشت کوهی شروع به تخلیه اجناس قابل دسترس سارقان می کرده اند ...
اما منازل مسکونی مردمان فقیر و متوسط ، فاقد چنین امکاناتی بوده اند و طبیعی است که در محلی چون محله کنونی امامزاده جعفر یزد که یکی از اصلی ترین هدلاین های اشرار سارق یوده است حتی درحریم دور دست آن نیز نمی توانسته اند در امنیت باشند گرچه گویا میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی آن زمان یزد گویا کلید تدبیر این امر را در دستان خود می دیده است و...  
قبرستان یا پادگان و قرارگاه نظامی ؟
در بهار سال 1291 شمسی ، زمان حکومت شهاب الدوله بر یزد ، اشرار فارسی لابد بازهم به مرکزیت ناحیه ی ابرقو ، به شهر یزد حمله برده اند (1) ؛ و از جمله محله های میدان شاه و به خصوص باغ صندل ( خانه - باغ های نقیب زاده ها - خطیب زاده ها - کلاهدوز ها - درخشانی ها - سید ابراهیمی ها - و.... تا آخوند ملا عبد الرحیم ) را غارت کرده اند .
در اواخر تابستان 1291 و اوایل پائیز همان سال مسئله منحرف کردن ذهن بزرگترین شرور و غارتگر و مدعی حکومتی ایران بنام ماشاء الله خان کاشی که گویا قصد حمله به تهران و تصرف حکومت سلطنتی را داشته است ، یه سوی شهر همچنان بزرگ و ثروتمند یزد معطوف می شود . گفته اند ماشاء الله خان چهار صد نفر سوار بسیار ورزیده و هرکدام به جای خود یک مدعی با خود داشته است که احتمالا" در بین راه نیز اشرار دیگری به وی می پیوسته اند . جهت دادن این خیل عظیم اشرار به سوی یزد که با وعده ضمنی حکومت یزد به آنان بوده است حتی سبب فرار برخی از ثروتمندان از شهر یزد به روستاهای اطراف شده است .
شهاب الدوله ،حاکم یزد ، که با دریافت خبر رسمی خبر بسیار ترسیده بوده است ، طبق معمول اکثر حکام آن زمان رفع و رجوع مسئله را به میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی مشهور و در واقع حاکم واقعی شهر یزد ! ، ارجاع می دهد و در غیاب وی که در مسافرت بوده است از پسرش ، میرزا تقی خان مشیری ، می خواهد که از این لشگر وارد به یزد پذیرائی کند . امروز هر باستانشناس و مردم شناس حتی مبتدی ئی حدس می زند که این خیل عظیم با آنهمه اسب و لابد تعدادی الاغ و شتر و... سایر جهازات فقط در منزل مشیر و کاروانسرا و لرد جنب آن جای نمی گرفته اند و حقیقت دارد که قبرستان امامزاده در نزدیکی محل خانه مشیر تبدیل به جای نگهداری حیوانات آنان شده است .
متاسفانه این موضوع که حرم امامزاده جعفر (ع) تا اوایل سلطنت پهلوی اوٌل در دو سوی جنوبی و غربی و حتی گاه در سمت شمال با نفوذ اشرار فارسی غارتگر به میدان شاه و از آنجا به قبرستان ، به عنوان دروازه ورودی مهاجمین و حتی مبداء حرکت مدافعان یزد به بیرون برای دفاع از شهر قرار می گرفته است در حوالی سال 1345 مورد تائید بسیاری از معمرین اطراف و اکناف آن محل قرار گرفته است .
قدرت اشرار در این محله همچنان به قوت خود باقی یوده است ، اشراری که دیگر استاد محمد بنٌا ی کور و شل شده ( سازنده مناره های امیرچقماق ) را قبول نداشته اند ، و در هر حال ناامنی اطراف امامزاده جعفر ، حتی برای دفن مردگان جدید ، تا زمستان سال 1293 شمسی ؟ که زمان به دارکشیدن استاد محمد باشد باقی بوده است .  
(1) کیست که نداند که جنیش مشروطیت در ایران که با نیت پاک و صفای دل مردم ستمدیده این مرز و بوم شروع شده است با جهت دهی های بیرونی و سوء استفاده از کم سوادی و کم اطلاعی مردم این کشور به حکومتی خانخانی و تاخت و تاز ایلات و عشایر غارتگر کشور ( تحت لوای مشروطه خواهی ! ) و از بین بردن شهرهای بزرگ و نهایتا" افول و تا سرحد مستعمره کشانیدن ایران کشیده شده است . 
 




:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: